سیاحت غرب عنوان کتابی است که به نوشته عالم گرانقدر آقا نجفی قوچانی در آمده است. این کتاب درباره مرگ و اوضاع پس از آن ( عالم برزخ ) صحبت می کند. البته نگارش این کتاب کاملاً به صورت داستانی است به همین دلیل خواننده را وا میدارد تا ادامه داستان را پیگیری کند. گفتنی است که نجفی قوچانی، داستان نوشته شده اش را بر اساس روایات امامان شیعه دسته بندی کرده است.
یکی از ویژگی های این کتاب، استفاده از جملات عربی و دینی است که به کرات در سراسر کتاب بکار گرفته شده است. ناگفته نماند که در کتاب سیاحت غرب آیات و همچنین احادیث به فارسی ترجمه نشده اند.
داستان این کتاب از زبان کسی است که از دنیا رفته و در واقع وقتی داستان کلید می خورد که راوی می میرد. بعد از اینکه راوی غسل میت و کفن و دفن را انجام می دهد بلافاصله به سراغ، سوالات شب اول قبر می رود. بعد از آن نیز به مسئله با اهمیتی با عنوان فشار قبر می پردازد. از دیگر مواردی که در این کتاب به آن پرداخته شده است می توان به: عذاب قبر، نتیجه اعمال و ملاقات با برخی مردگان اشاره کرد.
قابل توجه است که از میانه های کتاب راوی با حبیب بن مظاهر که از شهدای کربلا است از طریق تلفن ارتباط برقرار می کند. جالب تر اینکه راوی عنوان می کند که تلفن از تلفن هایی بوده است که در زمان مکالمه تصویر طرف مقابل را نیز به نمایش در می آورد.
همچنین در سال 1382 هجری شمسی فیلمی بر اساس همین کتاب ساخته شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت. با توجه به اینکه کتاب سیاحت غرب، از اهمیت زیادی برای مردم برخوردار شده بود ناشران زیادی آن را به چاپ رسانده اند. خواندن این کتاب به همه توصیه میشود.
بخشی از کتاب سیاحت غرب
گفت : بسیار خوب است لکن برای ملا مناسب نیست کاسبی نمودن . گفتم غلط مکن اصحاب پیغمبر و امام ها همه کاسب بودند نهایت دو سه ساعت در نصفهای شب این کار را میکنم که کسی ملتفت نشود چن در این جز زمان مزدوری نمودن اهل علم ناپسندیده شده است و لکن اعمال ناپسندیده پسندیده معمول شده ....
بالجمله سحر ه مشغول کار میکینه روزی چهار پنج قرآن از مکینه و صلوه استیجاری تحصیلی میشد و چایی را با خرما خستاری دشلمه میخوردیم و جیگاره را ترک میکردیم و در عوض سبیل میکشیدیم از آنجا که تتن هایی که قبلا می ریختند و الحال یک قران میدادیم و قریب نیم من میان دامن خاچیه می کردیم تا به منزل گاهی تکان میدادیم درشت او به قدرت یک دو سیر می ماند و او را با سبیل میکشیدیم