داتسانی که امروز برای شمادر سایت قرارد ادیم جزو رمان های اینترنتی هستش و میتونید اون رو به صورت رایگان از سایت ما برای خودتون دانلود کنید باید این رو به شما عزیزان بگم که این کتاب به فرمت pdf در سایت قرار داده شده و کاملا رایگان میباشد و به چاپ نرسیده پس نگران نباشید
داستان رمان من ارباب توام
داستان درباره دخترکی 18 ساله و پشت کنکوری هستش که این دخترک در حال تحصیل برای ورود به دانشگاه هستش و به نظر خودش که قیافه و چشمای خیلی قشنگی داره ( خودش با خودش خیلی حال میکنه ) به هر حال اون طی داستانی با پسری به نام ساشا آشنا میشه و داستان از اینجا در واقع شکل میگیره و داستان رو باقیش رو خودتون باید بخونید و امیدوارم که از این داستان خوشتون بیاد
بخشی از کتاب من ارباب توام
با ترس به آریانمنش که هنوز اسمشو نمیدونم نگاه کردم . اونم یه ذره به ساشا نگاه کرد و بعد به من ( چه زود شد ساشا ؟ خب چیکار کنم مثل اینکه قراره شوهرم بشه ها ) چشماش یه بار باز و بسته کرد / ین کارش مسلما یعنی این که نگران نباش ولی آخه مگه میشد ؟ از همه بدتر مگه این زبون من بند میومد ؟
من هیجا با شما نمیام حرفی داری بهتره همینجا بگید ..
برگشت سمتم و با دو قدم خیلی سریع خودش رسوند بهم دشتشو به نشونه ی تحدید گرفت سمتم
ساشا تو خیلی غلط میکنی که نمیای مگه دست خودته سعی نکن که با این کارا منو بیشتر از اینی که هست عصبی کنی چون تضمین نمیکنم که آروم باشم و اون موقع هست که اون روی منو میبینی گرفتی ؟؟؟
با ترس یه قدم به عقب برداشتم ولی قبل از اینکه جوابشو بدم یه نگاهی به آریامنش انداختم در هر صورت من مجبورم که با این شخص ازدواج کنم . با چشمام و حکت آروم دهنم بهش فهمونم که جواب مثب هست و اونم فقط سرشو تکون داد منم دوباره به این شازده نگاه میکردم ای پرو منو مسخره میکنی ؟
منم با دستم دستشو که به نشونه ی تهدید سمتم گرفه بود پس زدم و ایندفعه من بودم که تهدید وار داشت جلوش تکون میخورد : خوب گوش کن شازده پسر به من ربطی نداره که فکر معیوبیت چی میگذره اوکی ؟ کیگفته قراره من زن تو بشم ؟ جنابعالی در خواب ببینی پنبه دانه ... در ضمن مگه تا حالا اون روی سگت و نشون ندادی ؟ مگه روی دیگه ای هم داری و رو نکردی ؟ هرچی باشه هیچ آدم عاقلی نمیاد زن تو بی عقل بشه گرفتی